بررسي علت كنار گذاشتن آيت*الله منتظري در جمهوري اسلامي
شهيد محمد منتظري، سخت نگران شد و در آن چند روزي كه آقاي منتظري در فرانسه به سر مي*برد، به خبرنگاران رخصت نداد كه بدون كنترل به او نزديك شوند. اين جمله محمد را هنوز به ياد دارم كه گفت: فكر مي*كنيد او مانند آقاي خميني است؟
اولين شماره دوره جديد فصلنامه «پانزده خرداد» منتشر شد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سال*ها پيش، زماني که آقاي سيدحميد روحاني مسئوليت مرکز اسناد انقلاب اسلامي *را عهده*دار بود، نشريه*اي با نام مجله «پانزده خرداد» انتشار مي*يافت که چند سال هم منتشر شد. آن نشريه به طور خاص به مباحث تاريخ انقلاب اسلامي *و احيانا مشروطه مي*پرداخت و با همان نثر آتشين آقاي روحاني اداره مي*شد.
پس از آنکه آقاي روحاني از مديريت آن مرکز کنار رفت و مرکز در اختيار مديريت جديد قرار گرفت، اين مجله هم که عمده مطالب آن را خود آقاي روحاني مي*نوشت، تعطيل شد. گويا مرکز درصدد گرفتن امتياز نشريه تاريخي جديدي است که تاکنون در اين زمينه توفيقي به دست نياورده است.
اکنون با گذشت چند سال، بار ديگر مجله با همت آقاي روحاني و تني چند از همکاران ايشان منتشر شده است. شماره جديد به عنوان دوره سوم، سال اول، شماره اول منتشر شده است.
با يک نگاه سطحي به مقالات مي*توان دريافت که ادبيات مجله با آنچه در آن دو دوره منتشر مي*شد، تغيير کرده و قدري آرام*تر شده است. چنانکه در بالاي مجله نوشته شده، قرار است اين فصلنامه در حوزه تاريخ*پژوهي ايران معاصر فعاليت کند. در حال حاضر در اين زمينه چندين نشريه ديگر هم فعال هستند که از آن جمله تاريخ معاصر ايران، مطالعات تاريخي و زمانه را مي*توان نام برد.
بخش مقالات اين مجله شامل شش مقاله است که سه مقاله آن از آقاي سيدحميد روحاني است.
از ميان اين سه مقاله، مفصل*ترين آنها مقاله*اي است که درباره آقاي منتظري نوشته شده و بخش اول آن مي*باشد. هدف آقاي روحاني در اين مقاله آن است تا نشان دهد چه علل و عوامل و زمينه*هايي سبب شد تا آقاي منتظري از مجموعه رهبران انقلاب اسلامي *کنار گذاشته شود. ايشان تلاش کرده است تا با مرور بر مواضع آقاي منتظري از ابتداي انقلاب به اين سو به بيان ويژگي*هاي شخصيتي وي پرداخته و در اين زمينه علاوه بر مرور بر خاطرات آقاي منتظري، به بيان ديدگاه*هايي که درباره مسئله مورد بحث، مطرح شده ـ از جمله توسط حاج احمد خميني در رنجنامه ـ پرداخته شده است.
عواملي مانند: عدم استقلال شخصيت سياسي و اجتماعي، سادگي، خودمحوري و خودبزرگ*بيني، عدم اعتقاد قلبي به باورها و عدم ثبات فکري از جمله مسائلي است كه مورد بحث قرار گرفته و نويسنده براي اثبات ديدگاه*هاي خود، به شواهد و مداراکي استناد کرده است.
سه مقاله ديگر اين شماره عبارتند از: «امام خميني، انقلاب اسلامي*و شالوده*شکني سيطره گفتمان*هاي رسمي *در حوزه سياست» از مظفر نامدار (از همکاران اصلي اين نشريه)، «امام خميني، انقلاب اسلامي*و بازسازي الگوي هويت ملي در ايران معاصر» از محمد علي فتح*اللهي، «انقلاب اسلامي *براي ايران چه کرد» از حجت سليمان دارابي، گزارشي از خاطرات مئير عزري (نوشته عليرضا سلطان شاهي)، مشکل تجدد در ايران (مصاحبه با داود مهدوي*زادگان) و انقلاب مشروطه، تاريخ*نگاري رسمي* و مشهودات شبه*تاريخي از حجت سليمان دارابي در بخش ديگر آمده است.
اين مجله قرار است کارهاي پژوهشي در زمينه تاريخ معاصر بکند، اما از هم*اکنون روشن است که نسبت به مسائل روز تاريخي هم بي*تفاوت نيست که از آن جمله، حمله به کتابچه*اي است که انجمن مفاخر فرهنگي درباره خدمات خانم نوش*آفرين انصاري (همسر دکتر مهدي محقق) منتشر کرده است. در اين جزوه از پدر نوش*آفرين كمي*تمجيد صورت گرفته و دو صفحه مجله اختصاص به نقد آن دارد (ص 266 - 267).
در بخشي از مقاله مفصل روحاني درباره آيت*الله منتظري، ديدگاه عده*اي از تحليلگران مطرح شده كه معتقدند جنبه*هاي شخصيتي آقاي منتظري از جمله دلايل تغيير رويه وي بوده است.
روحاني به «رنجنامه»، اثر مرحوم حاج*سيد*احمد خميني اشاره مي*كند و مي*نويسد: در اين كتاب، سطح تحليل و شناخت جريان آقاي منتظري، به روانشناسي شخصيتي و ناتواني ايشان در فهم متشابهات و مشهورات تاريخي گرايش دارد.
پيروان اين نظريه، هيچ*گاه نقش آقاي منتظري را در جريان انقلاب انكار نكردند و معتقدند كه ايشان همانند بسياري از اساتيد و افاضل حوزه قم، با آغاز نهضت امام وارد مبارزه شد و فعاليت*هاي زيادي كرد، چنانكه در زندگي*نامه او آمده است: … از زماني كه آيت*الله العظمي*امام خميني، پرچم سرخ تشيع را حسين*گونه به دست گرفت و جهت سرنگوني اريكه ظلم*آفرين و ستم*زاي شاهنشاهي شجاعانه قد برافراشت، آيت*الله منتظري همواره، همراه و در پشت سر ايشان حركت مي*كرد و در جريان قيام 15 خرداد 1342 ، همه*جا فرياد خويش را به طرفداري از اين تجسم اسلام راستين و دستاورد تشيع و اين فرزند برومند امام حسين بلند كرد.
آقاي منتظري در راه پشتيباني از نهضت امام بارها به زندان و تبعيد كشيده شد و چندبار مورد شكنجه قرار گرفت و زجرها و رنج*هايي را تحمل كرد. حتي پرده گوش او به علت شكنجه پاره شد.
در بخشي از اين مقاله آمده است: سادگي را يكي ديگر از خصلت*هاي روانشناختي آقاي منتظري در ناتواني درك متشابهات تاريخي و پناه بردن به مشهورات و متواترات، بخ جاي محسوسات، مجربات و معقولات ذكر كرده*اند. اين خصلت باعث گرديد كه وي دست به كارهايي بزند كه مشكل*آفرين و دردساز باشد. پيروان اين ديدگاه براي اثبات نظريات خود دلايل زيادي در دست دارند و بدان استناد مي*كنند. به عنوان نمونه: به نامه مورخ 15 صفر 1392 به امام خميني(ره) و مصاحبه تيرماه 1359 درباره منافقين مي*توان اشاره كرد. آقاي منتظري در نامه به امام خميني مي*نويسد:
بسمه تعالي
15 صفر 1392
حضرت آيت*الله العظمي*مدظله العالي
پس از تقديم سلام و تهنيت به عرض عالي مي*ساند چنانچه اطلاع داريد، عده زيادي از جوان*هاي مسلمان و متدين گرفتارند و عده*اي از آنان در معرض خطر اعدام قرار گرفته*اند. تصلب آنان نسبت به شعائر اسلامي *و اطلاعات عميق و وسيع آنان بر احكام و معتقدات مذهبي معروف و مورد توجه آقايان و روحانيون واقع شده است و بعضي از مراجع و جمعي از علماي بلاد اقداماتي براي تخلص آنان كرده*اند و چيزهايي نوشته شده. بجا و لازم است كه از طرف حضرت عالي نيز جهت تقويت و حفظ دماء آنان چيزي منتشر شود. اين معني در شرايط فعلي ضرورت دارد. چون مخالفين سعي مي*كنند آنها را منحرف قلمداد كنند. البته كيفيت آن بسته به نظر حضرتعالي است. در خاتمه از حضرتعالي ملتمس دعاي خير مي*باشم . ح ـ ع ـ م
سپس در مصاحبه با روزنامه جمهوري اسلامي *مي*گويد: … من قبل از اينكه اين زندان اخير كه 5/3 سال زندان من طول كشيد بروم. با آقاياني كه منتسب به سازمان مجاهدين خلق هستند از نزديك تماس نداشته*ام و از دورا دور علاقه هم داشتم … و كتابهايشان را هم مطالعه نكرده بودم… ولي بعد كه به زندان رفته و سه سال و نيم طول كشيد من هم كتابهاي آقايان رامثل كتابهاي شناخت و تكامل و راه انبيا و … اين سري كتابها را من نگاه كردم. اقتصاد به زبان ساده، و هم با افراد آنها زياد برخورد داشته*ام در زندان … خلاصه ديده*ام كه اين كتابهاي آقايان زير بناي كمونيستي محض است و به قول بعضي از رفقا، همان مسئله*اي كه ماركسيست*ها دارند اينها طرح كرده*اند و قبول كرده*اند و پذيرفته*اند. منتهي چيزي كه هست لفظ خدا را در بالا گذاشته*اند و مي*توان گفت كه پلي بود كه جوان*ها از اين مسير به طرف ماركسيست بروند… گناه من اين است كه قبل از زندان نتوانستم بخوانم، در زندان كه خواندم، ديدم افكار، التقاطي و انحرافي است.
سؤال اصلي در اين دو مطلب متناقض اين است كه چگونه شخصيتي كه بر مسند مرجعيت قرار گرفته و هر كلمه از گفته*ها و نوشته*هاي او مي*تواند براي مردم حجيت داشته و تكليف*آور بوده و ايجاد مسئوليت كند، اينگونه بي*پروا و بدون تفحص و تحقيق و صرفاً بر اساس مشورات و گفته*ها و شنيده*هاي ديگران، واكنش مثبت و منفي نشان مي*دهد؟ آيا به قول، فعل، فتاوي و ادعاهاي چنين كسي كه با مسايل ساده برخورد مي*كند و متوجهي جايگاه خود نيست و تحت تاثير گفته*ها و شنيده*هاي ديگران، بدون مطالعه و تحقيق احكام و فتاوي متناقض صادر مي*كند، ميتوان اعتماد كرد و آنها را مبناي عمل اجتماعي ديني و سياسي قرار داد؟
مسئله برخورد با مرحوم محمد منتظري نمونه بازر ديگري براي اين سادگي تلقي مي*شود و نشان مي*دهد كه ايشان در تصميم*گيري*ها قبل از اينكه تابع محسوسات، مجربات و معقولات باشد تابع، مشهورات و متواترات بوده بدون تفكر و ارزيابي ابتدا عمل و اقدام مي*كند و سپس با ديدن ضايعات چنين اقداماتي در پي توجيه و تفسير آن بر مي*آيد:
آقاي منتظري در شهريور سال 1358 در اطلاعيه*اي كه با عناوين گنده*اي در مطبوعات آن دوران به چاپ مي*رسد، شهيد محمد منتظري را عليرغم آن همه جانفشاني*ها و رنج*هايي كه در زندانهاي رژيم شاه و تبعيد، هجرت از وطن متحمل شده بوده، شخصيتي مريض رواني، عصبي و غيرمتعادل به جامعه معرفي مي*كند و با اين اقدام آب سردي بر روان پريشان چهره*هاي مرموزي مي*ريزد كه از انقلابيون سازش*ناپذيري چون محمد منتظري در آن دوران حساس، دل پر كينهاي داشته و با تسويه حساب با چنين مبارزاني در حقيقت مي*خواستند ضرباتي بر سياست*ها، اهداف، آرمانها و روش*هاي سازش*ناپذير امام خميني(ره) وارد سازند.
Bookmarks